امروز داشتم کتابخونه رو تمیز میکردم که چند تا کتاب پیدا کردم D: یکیش «آزردگان» بود. فکر میکنم حدود یک سال پیش خوندمش، اول چند صفحه از کتاب رو خوندم ولی چون چیزی دستگیرم نشد انداختمش کنار و رفتم سراغ بقیه کتابام. تا اینکه آذوقه مطالعاتی م به اتمام رسید و برای ادامه حیات به این کتاب روی آوردم. فصل اولشو خوندم و با اینکه به نظرم جذاب نیومد و کلیشهای به نظر میرسید ادامه دادم. چند فصل خوندم و تازه داشتم غرق داستان میشدم، داستانی عاشقانه و غمین... (نمیدونم گفتم یا نه ولی من با عشق مخالفم.بنابرین زیاد اهل کتابای عاشقانه نیستم ولیای داد از این نویسندهها که همه چی رو با عشق مخلوط میکنن!!!)
تسبیحی که حامل سلام سیدحسننصرالله بود و به آغوش امام رضا «ع» رسید بازدید : 439
جمعه 8 اسفند 1398 زمان : 10:18